شهید گنجعلی بیانلو

- نام : گنجعلی بیانلو
- تاریخ تولد : 1345/1/3
- محل تولد : روستای ییانلو از توابع شهرستان بیجار
- تاریخ شهادت : 1366/1/29
- محل شهادت : روستای هزارقلعه مریوان
شهید گنجعلی بیانلو
نام پدر: عنایت الله
تاریخ تولد: 1345/1/3
محل تولد: روستای ییانلو از توابع شهرستان بیجار
تحصیلات: اول متوسطه
وضعیت شغل: پاسدار وظیفه
وضعیت تأهل: مجرد
ارگان اعزام کننده: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
تاریخ شهادت: 1366/1/29
محل شهادت: روستای هزارقلعه مریوان
نحوه شهادت: اصابت ترکش خمپاره
محل دفن: روستای توپ آغاج از توابع زادگاهش
درنگ:
شهید وصیت خود را با اشاره به آیه 218 سوره بقره آغاز نموده و با درود بر امام زمان و سلام بر ارواح شهدا و امام خمینی، مواردی را به پدر و مادر خود توصیه میکند. شهید پدر و مادر را به صبر بر مرگ فرزند و گریه نکردن بر شهید فرا میخواند و آنها را به نماز و دعا و رفتار زینب وار سفارش میکند. شهید بازماندگان را به پرداخت بدهیهای خود توصیه نموده و برای طول عمر امام خمینی دعا میکند.
وصیت نامه شهید گنجعلی بیانلو
بسم الله الرحمن الرحیم1
انَِّ الَّذینَ ءامَنوا و الَّذینَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی سَبیلِ اللهِ اوُلئِکَ یَرجُونَ رَحمَتَ اللهِ وَاللهُ غَفُورٌ رَحیمٌ. ( سوره بقره آیه 218)2
[ به] نام3 خداوند بخشنده مهربان
البته کسانی که ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا مجاهده و تلاش و کوشش نموده اند اینان به رحمت خدا امید دارند و البته خدا آمرزگار و رحمت بخش است.
[ به] نام4 الله با درود و سلام به پیشگاه مقدّس ولی عصر و منجی عالم بشریت آقا امام زمان( عج) و با درود و سلام بر ارواح پاک شهیدان [ به] خون5 غلتیده صدر اسلام و شهیدان عصر [ و] زمان [ حاضر] و با درود و سلام به پیرجماران یاور مستضعفان و کوبنده مستکبران یار و یاور مظلومان امام امت خمینی بت شکن، وصیت نامه ام را آغاز می کنم خدایا به امید تو.
ابتدای عرایضم حرفهای[ ی] دارم با پدر بزرگوارم و نور دیدگانم که اگر من به درجه رفیع شهادت نائل گشتم در سوگ من زیاد گریه نکند که دشمنان قرآن و اسلام و دین شاد و مسرور شوند. و از ایشان می خواهم که حسین وار استقامت و صبر داشته باشد چون که امام حسین( ع) علی اصغرش و [ علی] اکبرش را با لب تشنه فدای اسلام و قرآن و دین نمود و بر این قربانی ها افتخار کرد شما هم افتخار کن که چنین فرزندی تربیت کرده ای و در این راه حسین که سر مبارکش را داد تو هم ثمره خویش را تقدیم به این انقلاب شکوهمند کرده اید تا درخت اسلام خشک نشود. و با این خون های ریخته شده این شجرة انقلاب آبیاری شود. تا از ثمرة این درخت تنومند نسل های آینده بهره ای ببرند و شکر خدا کن فقط. و بر مادر زحمت کش من هم بگو که دلتنگ نباشد و گریه و آه
1 . وصیت در برگ آرم دار تعاونی رزمی تیپ بیت المقدس ( شهید افیونی) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است و با خودکار مشکی و در پنج برگ نوشته شده و ممهور به مهر بنیاد شهید انقلاب اسلامی شهرستان بیجار است. در بین خطوط با خط دیگری آمده: 66/3522-ارش
در برگ اول سخنی از امام خمینی تایپ شده و سپس شهید مشخصات خود را نوشته است:
وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید هفتاد سال عبادت کردید خدا قبول کند یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها را بگیرید و مطالعه و تفکر کنید.
وصیت نامه برادر گنجعلی بیانلو، تیپ بیت المقدس، گردان حمزه سیدالشهدا، تاریخ 1365/9/20 آدرس بیجار گروس – روستای توپ آقاچ.
2 . در اصل وصیت : ( سوره بقره آیه 218 / آنانکه به دین اسلام گرویدند و از وطن خود هجرت نموده و در راه خدا جهاد کردند اینان امیدوار و منتظر رحمت خدا باشند که خدا بر انها بخشاینده و مهربانست.)
3 . در اصل وصیت: بنام
4 . در اصل وصیت: بنام
5 . در اصل وصیت: بخون
ادامه وصیتنامه
و زاری نکند هر چند که می دانم مادر است و دلش طاقت داغ فرزند دلبندش را ندارد نمی گویم که گریه نکند. بگرید ولی کم، چونکه قلب مادر غیر دل و قلب پدر است برای این که مخزن عاطفه و محبّت است. از ایشان می خواهم که شیرش را که با سختی ها و مشقت ها تولید کرده بود به من ناتوان داد و به این سن و سال رسانید و هدیه به اسلام کرد بر من حلال کند. و در نمازهای پنجگانه و در دعاهای توسّل و کمیل و ندبه به جمیع رزمندگان و شهیدان دعا کند و از خداوند یکتا آمرزش بخواهد. و سفارشم به او این است که زینب وار صبر کند و شجاع باشد.
و به خواهرانم دلداری دهد. نگذارد که آنها در عدم من ناراحت یا گریه و آه [ و] زاری کنند. چون دل خواهر برای برادرش می تپد. و سوزش می کند ولی1 چه باید کرد [ به] غیر2 شکر به درگاه خداوند یکتا. و از برادرانم می خواهم که در دنیا به هیچکس اذیت و آزار نرسانند چون که این دنیا فانی است و تمام شدنی دیر یا زود می گذرد. و انسان جان را به جان آفرین تسلیم خواهد کرد پس چرا در این دنیای وانفسا حتّی به یک مورچه هم اذیّتی داشته باشیم خدای نکرده. و از یکایک آن ها می خواهم که بعد از من اسلحه ام را برگیرند و با دشمن زبون مقابله کنند، بجنگند نه برای اینکه انتقام خون مرا بگیرید بلکه [ به] خاطر3 رضای خدا به ستیزند. و از قوم و آشنایان می خواهم که هرچه بدی و اذیّتی از من دیده اند مرا حلال کنند. چونکه من نادان بودم و آن ها دانا و عاقل. مرا به بزرگی خودشان عفو فرمایند. و از پدر و مادرم می خواهم که من در بانک صادرات4 بیجار گروس به (مبلغ 100000 ریال) یعنی ده هزار تومان پول گذاشته ام آنرا بگیرند و خرج کنند هرطوری که خودشان صلاح می دانند. و از برادرم عینعلی نیز ( به مبلغ 115000 ریال) یازده هزار و پانصد تومان قرض می خواهم آنرا نیز بگیرند. ولی قرض[ دار] و بدهکار هم هستم. نمی دانم 4000 ریال یا 5000 ریال است به پادگان آموزش تخت بدهکار هستم از بابت نان خشک که آورده بودم آن را پدر و مادر خودشان می دانند. آن را حتماً بپردازند چون که بیت المال است. و به آقای مشهدی قربانعلی عظیم نیا هم یک عدد [؟]5 خریدم پولش را پرداخت نمایید6 و به برادرم عینعلی بگویید7 که 100 تومان هم به حاجی علی رضا که نانوایی لواشی دارد بدهکار هستم آنرا بپردازد و در تهران به داروخانة تخت جمشید . به آقای قزلباش به مبلغ نمی دانم( 50 ت یا 45 ت) بدهکارم آنرا نیز پرداخت نمایید8 وا[ ل] سلام خدایا خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
1 . در اصل وصیت: ولی امّا
2 . در اصل وصیت: بغیر
3 . در اصل وصیت: بخاطر
4 . در اصل وصیت: ملّی صادرات
5 . در اصل وصیت یک کلمه ناخواناست
6 . در اصل وصیت: نمائید
7 . در اصل وصیت: بگوئید
8 . در اصل وصیت: نمائید
اصل سند