فرزندم را برای دفاع از انقلاب و اسلام داده ام / از مسئولان می خواهم خانواده شهدا را فراموش نکنند
تشویق جوانان روستا برای دفاع از منطقه و مقابله با دشمن/ فرزند شهید: ادامه دهنده افکار و عقاید پدرم هستم
هر کدام از شهدای استان کردستان یک الگو برای جوانان هستند / نویسندگان ما به نگارش زندگینامه شهدا همت کنند
مولف جوان چهار کتاب در حوزه دفاع مقدس: شهادت پدربزرگم مرا به دفاع مقدس علاقهمند کرد
شهادت تنها آرزوي پدرم نبوده بلكه بزرگترين آرزويش بوده است
جوادم عاشق شهادت بود
خبر » شهید کریمی جان دادن برای آب و خاکش را عبادت می داند

به گزارش خبرنگار پیشمرگ روح الله، محمود کریمی از شهدای دوران جنگ تحمیلی در روز 9 خرداد سال 1335 در روستا سیس از خانواده متدین دیده به جهان گشود.
محمود در سال 54 در پادگان نیرو هوایی شیراز زمانی که مشغول خدمت سربازی بوده است فعالیت انقلابی خود را شروع می کند و زمانی که از آمدن شخصی به نام امام خمینی سخن می گوید 3 ماه دراین پادگان زندانی می شود.
محمد کریمی زمانی که از خدمت سربازی برمیگردد وقتی که سخن از امام خمینی به میان می آورد زمانی که او را ادستگیری اش توسط ساواک اور می ترسانند ابایی ندارد و می گوید من چندین بار به خاطر این حرف زندانی شدم اما حرفم حقیقت دارد.
شهید محمود کریمی در اوایل جنگ تحمیلی وارد سپاه می شود تا دردفاع از آب، خاک و مردمش در کنار دیگر جان برکفان سهمی داشته باشد.
شهید کریمی همواره با همرزمان و بسیجیان با دوستی و مهربانی رفتار می کرد و حتی گاهی اوقات به خودش سختی می داد تا همرزمانش در آسایش باشند. ایشان که به تقوا، مردم داری، صبر، اخلاق نیکو و جوانمردی شهره بود، همواره به خانواده و همرزمانش وصیت می کرد؛ «ترس از الله و اخلاق نیکو را پیشه خود سازید و به ندای اسلام و انقلاب اسلامی گوش فرا دهید و با مردم به مهربانی رفتار کنید.
گفتگویی با خانواده شهید محمود کریمی
حسین کریمی پاسدار بازنشسته سپاه برادر کوچک شهید می گوید: شهید کریمی جهادگرا بود و برای اسلام وانقلاب زحمات زیادی کشید هرگز خسته نمی شد می گفت زمانی که جنگ است من نباید در آرامش راحتی باشم و در همان اوایل جنگ وارد سپاه پاسداران شد.
وی می گوید: آرامش مرم یکی از آرزوهایی برادرم بود و اکثر اوقات در جبهه جنگ بود زمانی که برای مرخصی به خانه می آمد اقوام و دوستان را دور خود جمع می نود و آنان را تشویق به جبهه برای مقابله با دشمن می نمود که من و چندین نفر به تشویق برادرم وارد جبهه جنگ شدیم.
برادر شهید کریمی گفت: زمانی که شهید عازم جبهه می شود به برادرش می گوید در این موقعیت ما درحال آزمایش الهی هستیم ومن به خاطر رضای خداوند حاضرم برای دفاع از کشورم جانم را فداکنم.
خواهرش شیهد کریمی می گوید برادرم من را که تنها دختر خانواده بودن بسیار دوست داشت و زمانی که به مدت 40 روز دربیمارستان بودم از من مراقبت مینمود.
خواهر شهید کریمی گفت: برادرم همیشه به زنان و دختران اقوام و فامیل وخانواده وهمسایگان بسیار احترام می گذاشت ومی گفت: باید راه روش پیامبر اسلام را الگو قرار دهیم زیرا پیامبر (ص) حضرت فاطمه را بسیار دوست میداشت.
خواهر شهید کریمی گفت: برادرم خیلی دلسوز بود می گفت: برای دفاع از مردم کوتاهی نمی کنم زیرا جان دادن برای دفاع ازمردم و آب و خاکم عبادت است.
همسر شهید کریمی
فاطمه کریمی همسر شهید می گوید همسرم پیرو اسلام، قرآن ورهبربود وعلاقه خاصی به امام خمینی داشت که عاشق جبهه بود و کمتر به خانه می آمد وقتی به مرخصی برمی گشت فورا دوباره به جبهه برمی گشت میگفت همرزمانم در جبهه هستند من نمی توانم آنان را تنها بگذارم
زن برادر شهید کریمی
خدیجه محمدی زن برادر شهید کریمی می گوید اخلاق نیک وحسنه شهید شهره عام وخاص بود وزمانی که ازجبهه به خانه ما در بلبان آباد می آمد مردم این شهر به استقبال شهید می امدند و چندین نفر از شهر بلبان ابا د به تشویق شهید کریم عازم جبهه های جنگ شدند.
وی می گوید مارد شهید کریم پیش ما زندگی می کرد وشهید خیلی مادرش را دوست داشت وبخاطر اینکه من از مادرش نگهداری می کردم برایم احترامی خاص قائل بود.
محمود کریمی جانباز 70 در اوج سالهای پر افتخار دفاع مقدس، داوطلبانه عازم مناطق عملیاتی جنوب شد و مدتی در آنجا به مقابله با مزدوران بعثی پرداخت و در همان منطقه به وسیله گازهای شیمیایی، مصدوم شد و به مریوان بازگشت. مصدومیت شهید راستی هیچ گاه مانع حضور ایشان در صحنه مبارزه نشد و اینبار پس از بهبودی با تلاش و انگیزهای مظاعف به صحنه آمد و برای جهت دادن به تلاشهایش، ردای سبز و مقدس پاسداری را بر تن کرد و مرحله دیگری از مبارزات خود را علیه ضد انقلاب آغاز کردرصد دهگلانی، پس از تحمل 24 سال درد و رنج ناشی از جراحات شیمیایی به کاروان شهدا پیوست.
انتهای پیام/