خبر » شهيد محمد باقر رحماني، شهيدي كه با زبان روزه به شهادت رسيد

به گزارش پیشمرگ روح الله، شهید محمدباقر رحمانی، فرزند ارشد عالم فاضل، مرحوم شیخ حسینعلی رحمانی گروسی، در ۲۱ تیرماه سال ۱۳۳۱ در خانوادهای روحانی و با فضلیت به دنیا آمد. وی دوران طفولیت را در دامان مادری پاکدامن از خانوادهی علم و دانش و پدری وارسته سپری نمود و دوران تحصیلات ابتدایی را تا پایان سیکل در زادگاهش بیجار گروس و مراحل بعدی تحصیلاتش را در تبریز و زنجان و تهران گذراند.
وی پس از اخذ دیپلم ریاضی در دبیرستان دارالفنون در سال ۱۳۵۱ در مدرسهی عالی ریاضیات کرج نیز قبول شد و به ادامه تحصیل پرداخت اما پس از مدتی تغییر رشته داد و مدیریت اقتصادی را دنبال نمود و موفق به گرفتن مدرک لیسانس مدیریت و اقتصاد گردید و پس از پایان تحصیلات، به خدمت نظام رفت و این مهم را با درجه افسری در نیروی دریایی به پایان رسانید.
او به خاطر نحوهی تربیت و شناخت محیط اجتماعی، با دردهای ملموس جامعه آشنا و مأنوس بود و از آنجا که معتقداتش ریشه در مبانی اسلام و معیارهای انسانی داشت، تمام زمینههای پویایی و رشد و بالندگی و تشویق مردم به تحول و انقلاب در وجودش فراهم بود، لذا پا به پای حرکت مردمی در جوش و خروش بود و با حالتی حماسی در روزهای خونین انقلاب تهران، دلاورانه در مقابل ارتش مسلح با فریاد و مشتهای گره کرده، فریاد اللهاکبر سر میداد و به هنگام تشییع جنازهی شهید استاد نجاتاللهی، شجاعانه در مقابل دژخیمان پهلوی در حالیکه شاهد شهادت عدهای از تشییع کنندگان بود، خود را به تابوت جنازه شهید رسانید و به تشییع آن پرداخت. او ضمن تسلیت به خانوده شهید نجاتاللهی میگفت: «جان دادن در راه خدا و مرگ سرخ تأسف ندارد، ای کاش من به جای او بودم» و بعد از حادثهی ۱۲ محرم که چماقداران دستگاه حاکم به منزل پدرش ریخته بودند، ضمن تقویت روحیهی مادرش گفته بود: «مادر جان حمله طاغوتیان به منزل ما افتخار ماست، باید آمادهی مصیبتهای سنگینتری باشید و دل به خدا ببندید».
سرانجام در ماه رمضان ۱۳۵۸، در حالیکه تعدادی از پاسداران زنجان و تکاب در محاصرهی ضدانقلابیون و دموکراتها قرار گرفته و نیاز به نیروی کمکی پیدا میکنند، خبر به محمدباقر که آن روز فرمانده سپاه پاسداران بیجار بوده میرسد. او بیدرنگ همراه با تعدادی از پاسداران بهسوی تکاب عزیمت میکنند و در دوراهی سقز به تکاب، میان آنان و مهاجمین حزب دموکرات درگیری رخ میدهد و پس از ساعاتی درگیری متقابل، محمدباقر رحمانی در ۲۹ ماه مبارک رمضان، با گلوله و خون افطار میکند و به لقاء الهی نائل میگردد.
انتهای پیام/